برای مشاهده ویدئو روی عکس کلیک بفرمایید. 

تو دوران مدرسه بهترین رفیقم علی بود.خیلی سر به راه و درسخونوسطای سال دیگه نیومد مدرسه.فهمیدم علی بجای پدرش که معتاد و بیکار شده داره کار میکنه و خرج خونشونو در میاره. علی حیف شد با تمام استعدادی که داشت.

منبع : سایت فرهنگی راسخون

داستان یک وقف "رفیقم علی"

داستان یک وقف "شادی دل یه مسافر"

داستان یک وقف "آرزوی بزرگ"

داستان یک وقف "کارگاه کوچیک ما"

داستان یک وقف "جعبه مهربانی"

داستان یک وقف " آموزش رایگان"

داستان یک وقف "من کلاس پنجمم..."

علی ,مدرسه ,رفیقم ,میاره ,حیف ,تمام ,رفیقم علی ,خونشونو در ,خرج خونشونو ,در میاره ,و خرج

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی مهندس بهروز آدینه مرجع تخصصی کشاورزی و زراعت ایران و جهان اینجا همه چی هست پروژه آمار مدیریت بازاریابی و فروش املاک و مستغلات- مشاور املاک-بازاریابی مشاور املاک كتابخانه عمومي شهيد جمشيد توكلي فولادشهر هتل عطر سیب سرخ دانلود سرا ۩۞۩ فریادهای سوخته ۩۞۩ معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهرستان سلسله